*آن ها نمی دانستند، ما از آن ها بدتر بودیم،از خدا برای جور کردن در و تخته گله داشتیم
نقاشی های جور واجور و رنگ به رنگ روی دیوار های سطح شهر است. هر که بوده احتمالا
معنی کلمه ی زیبا را نمی دانسته. اگر می دانست، اسم طرحش را چیز دیگری می گذاشت.
مثلا می گذاشت ط.رح مناسب سازی فضای شهر برای کودکان زیر پنج سال، یا طرح شبیه
سازی فضای شهر به محیط کودکستان. کسی بهش نگفته، کشیدن یک گله اسب مشکی و
خاکستری که دارند روی زمینه ی نارنجی می دوند، یا از آن بدتر کشیدن سیب و گلابی روی
دیوار کناری اش، یا کشیدن یک دسته رنگ های عجیب و غریب و بی ارتباط با هم روی دیوارها
هیچ هم قشنگ نیست؟ اصلا حیف از محیط کودکستان، باید اسم ط.رحش را ،به گ.ند کشیدن
دیوار های سیمانی سطح شهر، می گذاشت.حالا خودش به کنار، کسی که ط.رح را پذیرفت
و آن هایی که اجرایش کردند، یک نفرشان فکر نکرد که زیبا یعنی چیزی که چشم را بنوازد، نه دل
را بخراشد؟ فکر نکرد حیف آن دیوارها؟ فکر نکرد که شهر دارد چه زشت می شود؟
داشتم فکر می کردم، مگر اینجا شهر ما نیست؟ ما نباید چیزی را که بر سرش می آید، دوست
داشته باشیم و بپسندیم؟ داشتم، به همان قصه ی همیشگی اینجا ک.ش.وری است که شغل
آدم ها را روا.بطشان تعیین می کند نه شا.یستگی شان،می رسیدم. بعد دیدم که دارم اشتباه
می کنم،قصه هم اشتباه می کند.اینجا ک.ش.و.ر.ی است که هر کس توی حمام آواز خواند تصمیم
می گیرد خواننده شود. هر کس وبلاگ می نویسد، احساس می کند باید کتاب هم منتشر کند و
نویسنده شود.هر کس..... هیچ کس در جایگاهی که باید باشد نیست. و دلیل این مشکل،فقط
د./.و./.ل./.ت نیست.
حتی دلیل خیلی مشکلات د./.و./.ل./.ت و .....خیلی چیز های دیگر! هم خود ما و نوع شخصیت
ما است. مایی که خودمان بستر را برای چیزهایی که ازشان ناراضی هستیم فراهم کرده ایم.
اگر برای هر چیزی به دنبال متهم می گردیم برای این است که هیچ وقت به ما یاد نداند پای
اشتباهاتمان بایستیم و مسئولیتشان را به عهده بگیریم.شاید چون وقتی بچه بودیم، وقتی
داشتیم بزرگ می شدیم، جای اینکه بهمان گفته شود خوب به اشتباهمان نگاه کنیم و ازشان
درس بگیریم، سرزنش شدیم. " آدم تا اشتباه نکند، نمی آموزد" ، همیشه در حد یک شعار باقی
ماند. . و آن شعر کودکانه که می گفت: "من نبودم دستم بود، تقصیر آستینم بود" نه یک شعر
بامزه، که حقیقت تلخی بود که داشتیم باهاش بزرگ می شدیم. اینکه آدم هایی ترسویی بشویم
که انگشت اشاره شان همیشه به دنبال هر چیزی و هر کسی جز خودشان می گردد.
*:آن ها هم که دیگر خودتان می دانید کی ها هستند
پی نوشت: اصن همش تقصیر این بلاگفاس
نشسته ببینه من کی می خوام کامنت بذارم بهم کد نده
راستشم گفتم، خوووووو کد نمیده